شادمهر کوچولوشادمهر کوچولو، تا این لحظه: 9 سال و 3 ماه و 19 روز سن داره
عشق بین مامان باباعشق بین مامان بابا، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 22 روز سن داره

عزیزدل ما شادمهر کوچولو

30 ماهگی عشقم+ گودبای پوشک

1396/4/31 9:03
519 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیزدلمممم نفسمممم

تولد 30 ماهگیت مبارک عششششششقممم



گووووووود باااااااای مای بیبی هووووورااااااااا
مرررررد شدنت مباااارک عزیزدلمممم

به یک پلک زدنی 30 ماهت شد!!!! امیدوارم 30 سالگیت هم به این سرعت نباشه دوست دارم لحظه های باتو بودن هر کدوم اندازه 1000 سال کش پیدا کنه از بغل کردنت از بوسیدنت سیر نمیشمممم همچنان بوی بهشت میدی و همیشه انرژی مثبت منی الهی دورت بگردم

مهمترین اتفاق این مدت برای من گود بای پوشک بود که مصادف با 30 ماهگیت شد برا همین تصمیم گرفتیم یه جشن کوچولوی سه نفره بگیریم و این شادی و ذوق کنیم و خداروشکر بگیم
پروسه پوشک گرفتنتم مثل شیر گرفتنت و بقیه کارات خیلی هوشمندانه و راحتتر از اونی بود که تصورشو میکردم! محبت همیشه یه استرسی برای هرکدومش داشتم ولی به لطف خدای مهربون تو خیلی خیلی بهتر از اونی که فکرشو میکردم عمل میکنی!بوس خیلی خوشحالم انگار بار بزرگی از روی دوشم برداشته شد همه اطرافیان هی میگفتن داره دیر میشه ولی من خیلی ریلکس منتظر بودم که خودت بگی!راضی تا اینکه یک روز که مامان بزرگ اعظمت از همدان اومده بود موندی پیشش و نرفتی مهد...و همین شد که با استارت مامان بزرگت که تند تند بردت دستشویی یاد گرفتی! و جالب اینکه شب دوم حتی بیدار شدی تو خواب گفتی مامان ج.ی.ش دارم! آفرین برتو تیکه وجودمتشویق
حرفهای دیگم دیگه تکراریه همون همیشگی با هوش بالات ما رو شگفت زده میکنی و گاهی خیلی حرفهای بزرگونه میزنی!!!
یک مورد از حرفهایی که میزنی و چشمای ما گرد میشه! یه دفعه بابات داشت بلند حرف میزد گفتی" ناصر خودتو کنترل کن!"عینک
عزیزم فکر کنم دیگه کم کم بتونیم ساعت و اعدادم باهات کار کنیم وقتی به عدد ده میرسی بعدش من میگم یازده تو میگی" پنجوشده!!!!" عدد اختراعی جدید از مبتکر شادمهر!!!! "پنجوشده!!!!خنده
مثلا از چیزهایی که یادم میاد میگی مامان دخترا رژ میزنن؟ سوالمن پسرم؟ نباید رژ بزنم؟ البته گاهیم خنگ بازی در میاری مثلا یه روز تو یه مغازه گریه کردی گیر دادی کش مو دخترونه برات بخرم!!! بعدشم از خودت میگی"مامان کش اتو موی منو بزن!!!" یه بارم برده بودی مهد مربیای مهدتو زور کرده بودی برات بزنن!!! بعدشم میگی مامان من دختر شدمزیبا
 

این از " کش اتو مو!!!"

 

 

 

فکر کنم نمیترشیدی!!


خیلی به موزیک علاقه داری مخصوصا آهنگ های شاد...دیگه حتی اسم خواننده ها رو میدونی و تشخیص میدی! مثلا میگی مامان آهنگ سحر و بزار! یا مثلا شادمهر عقیلی و میشناسی و میگی من شادمهر عرفانیم اون شادمهر عقیلیه
اولین چیزی هنوز تو علاقه مندیات در اولویته فوتباله!!!️ کافیه بابات یه کلمه از دهنش بپره میبرمت چمن تا نبردت ول کن نیستی! خندونکشوتهات خیلی پر قدرت شدن...لایی بلدی بزنی! میخوابی زمین میگی بابا بنداز برگردون بزنم! شوتهات گاهی به سقف میخوره!!! نمیدونم شایدم روزی فوتبالیست مطرحی بشی! هرچی خدا بخواد

 


خب بریم سراغ اتفاقای خوب این چند وقتآرام
اول بگم از اولین هدیه ت از مهدکودک! علاوه بر تو ماهم سوپرایز شدیم...خیلی ذوق کردی اینم عکسشجشن

 


اینجا برای بار اولین بار مامان مژدت شله زرد درست کرده ولی تو نخوردی

 


سوم تیرماه هم تولد 20 سالگی دایی رضات بووود...انشالله تولد 120 سالگی دایی رضای خووووبت

دایی لضا تبلدت مبالک
رفتیم خونه شون و یه هدیه ناقابل براش خریدیم که قابلشو نداشت ولی خودش سوپرایز شد

 

 

 

 

 


عید فطر هم رفتیم همدان-تویسرکان...واقعا خوش گذشت
اولا خیلی خنک و خوب بود...ثانیا خیلی تفریح کردیم ... گنجنامه...سفره خانه...سورتمه...و... برگشتنه هم رفتیم غار علیصدر و لاله جینآرام واقعا عظمت و زیبایی غار علیصدر وصف ناشدنی بود... اینم گوشه ای از آلبوم همدان 96

باغهای بابابزرگتخوشمزه

 

 

 

 

 

 

 

تویسرکان و سرکان

 

گنجنامه

 

آرتیمان

 

 

سفره خانه سنتی گوشه پیل


اینم از غار شگفت انگیز علیصدر

 

 

 

 

 


عروسی پسر عمو یداله بابا ناصرت هم تو تیرماه بود که عکس خاصی ازش نداریم فقط اینجا اول راهه و شما هم خوب نیافتاده عکستخندونکانشالله خوشبخت بشنتشویق

اینجا شیر کوچولو سوار آقا شیره شده!🦁


اینم گوشه هایی از جشن 30 ماهگی+ گودبای پوشک

 

 

 


عشقم تا ابد دوستت داریم

 

 

پسندها (1)

نظرات (1)

کیان
14 مرداد 96 16:05
به به تبریک میگم شادمهر جان. بدون پوشک حسابی خوش میگذره دیگه. بابا مامان من که ترسو هستند حتی یک بار هم بدون پوشک بودن منو امتحان هم نکردن. راستی مامانی گفت که تو اداره مامان شمارو دیده کلی هم از مامان شما تعریف کرد امید وارم یک روز ما هم همدیگه رو ببینیم داداشی. فعلا